کد مطلب:211398 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:104

نثر مخصوص زمان امام صادق
چنانچه گفتیم نثر فطری آسمانی عربی قرن اول مظاهر روحانی خود را در افكار به جا گذاشت و در تمام رشته های علوم و فنون نثر با آن روحانیت و توجه به معانی نگاشته می شد و آن آثاری كه از خود ائمه دین یعنی نثر خاندان سیدالمرسلین سادات نثرها و ملوك كلمات و فرمانده سخنان بود زیرا هر گفتار و نثری مصدر و ملمع به كلمات آن ها می شد و هر منطق مستدل و نوشته محكم و متقنی آن بود كه مستند به قول پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام باشد و هنوز هم از جهت اعتبار موضوع در نثر عربی و فارسی و تركی و هندی و غیره همین حقیقت باقی است حتی در كتب مستشرقین و لغات لاتین هر فصلی مصدر به یك كلمه قصار و كوتاه این خاندان مزین است چنانچه ژنرال سایكس و سایرین در آثار خود این عمل را كرده اند.

اكنون نثر عربی را در نیمه اول قرن دوم كه اختصاصی به امام باقر و صادق (ع) دارد می توان به سه قسمت نمود بدین شرح:

1- نثری كه در عصبیت قبلی بر رابطه قومی غلبه دارد - مانند آثار باقیمانده سیاست دوره اموی كه حكومت صرف عربی بوده و عصبیت كاملا حكمفرما و قوی است در درجه دوم آن قرار داشت و تناقس و تنازع حزبی در آن نمودار است [1] و این نثر نماینده ادب عصر اموی می باشد كه مفاخرات آنها در ادبیات به نظم و نثر در عصبیت عربی و قبیله اموی و آل ابوسفیان



[ صفحه 243]



و آل زیاد و آل مروان بوده است و غیر از این قبایل و طرفدارانی كه وابسته به آنها بوده اند چیزی در این نثرها دیده نمی شود.

دوم نثری كه از حیطه حكومت عربی اموی خارج شد و به فكر علم و ادب توسعه یافت و یك حركت فكری بوجود آورد و نویسنده را تحت تأثیر آن تفكر و تعمق و تدبر علمی قرار داده و سبك نوینی ایجاد كرد كه بدیع و جالب توجه بوده و دامنه توسعه آن روزافزون بالا گرفت.

این نثر از مدینه به دمشق و از آنجا به بغداد آمد و ایام منصور به قدرت و قوت خود افزود و با فتوحات اسلامی در هندوستان و غیره پیشرفت و متضمن یك زندگی تازه و حیات نوین و موضوع جالب توجهی از علم و فضیلت قرار گرفت كه هیچ شباهتی به نثر سابق عصر اموی نداشت.

این نثر در دسته های مختلف علماء و احزاب علمی مصادیق مختلفی پیدا كرد و مظاهر خود را نمودار ساخت تا به جائی كه افراد بارز و شخصیت های بزرگی را مایه افتخار و مباهات این فن بدیع معرفی نمود.

این سبك مخصوص امامین همامین است كه در رسائل آنها و عبارات كوتاه و سرمشق آنها در تعلیم و تربیت و قضاوت ها و احتجاجات و مناظرات و احكام و تفسیر و تأویل و غیره سهل و ممتنع بودن این نثر به خوبی مشهود است و هر كس می تواند به آسانی آن را دریابد و این نثر اختصاص به عصر امام صادق علیه السلام یافت و دیگر قبل از آن و پس از آن نثر عربی به اوج رقاء و ارتقاء آن عهد نرسید صدها بلكه هزارها كتب موجوده ما مشحون بر این حقیقت است.

سوم نثر عربی آمیخته به عجمی است زیرا ایرانیان در روی كار آوردن بنی عباس سهمی بسزا داشتند و در آغاز هم بنی عباس آنها را كه با نبوغ ذاتی و فطری شناختند به وزارت برگزیدند و به عللی كه در تاریخ نوشتیم به ناجوانمردی آنها را كشتند مانند ابوسلمه اولین وزیر ایرانی در اسلام و ابومسلم اصفهانی خراسانی و خاندان برمكی و دانشمندان دیگر ایرانی كه در نثر عربی از خود عرب هم پیش افتادند و قواعد زبان و لغت عرب را نگاشتند نیروی فكری خود را در نثر عربی به كار بردند و لذا این سبك نثر را باید سبك آمیخته نامید.

در این نثر عصبیت قومی نبوده و بلكه عصبیت دینی شروع شد و نثری بسیار محكم



[ صفحه 244]



و متقن به وجود آمد كه هنوز هم در نثر عربی باید به آن عصر برگشت و استشهاد به گفتار و نوشته های منشیان قرن دوم نمود كه ملاك صحت املاء و انشاء بوده است در این نثر رابطه رابطه ی دین و مذهب بود رابطه قومیت و عصبیت قبیله ای و فكر روی محور توسعه و كمال علم و فضیلت دور می زده و به همین جهت راقی ترین عصر نثر عربی همان نثر آمیخته آن روز است كه امروز هم پس از دوازده قرن سرمشق كتب ادب و ادبیات و پیشوای نظم و نثر و نویسندگی ادباء و فضلای جهان اسلام قرار گرفته است.

از این سه قسمت می توان استنباط كرد كه آن نثر قوی و محكم نثری است كه از مكتب جعفری صادر شده و شاگردان آن مكتب كه ایرانی و عربی بودند آن دو سبك مخصوص را به وجود آورده و سبك اول را محو و موقوف كردند این دو سبك نثر روزافزون توسعه یافت اولی نثر كتابت و علم و فضیلت شد كه دانشگاه اسلام براساس مكتب جعفری به آن نثر مبتنی شده و دومی نثر سیاسی گردید كه دولتهای اسلامی كه اكثر ایرانی یا در ایران بودند خو از قرن سوم تا قرن سیزدهم بر عرب و عجم حكومت داشته اند از آن نثر آمیخته استفاده نموده اند.

و ما در شرح حال شاگردان امام جعفرصادق علیه السلام این حقیقت را روشن می نمائیم كه نویسندگان و گویندگان و مؤلفین و مصنفین كتب مخصوصا آنها كه اصول اربعمائه را نوشته اند و آنها كه در علوم طبیعی و ریاضی عین عبارات امام صادق علیه السلام را سرمشق قرار داده اند و احادیث و اخباری كه از خود آن حضرت درباره اصول دین و احكام صادر شده با نثر روان و آسان و قریب الذهن و عباراتی شیرین و جذاب است كه همه به خوبی می توانند قصد گوینده و منظور آن را درك نمایند این بود شمه ای از نثر در زمان امام جعفرصادق علیه السلام كه مفتاح آن به دست خوانندگان عزیز داده شد.


[1] به كتاب فجر اسلام وضحي الاسلام مراجعه شود.